تزريق گرماي اضافي به انبار، راهي مناسب براي خشک کردن غلات

چاپ

 altاندکي گرماي جايگزين ميتواند به شدت بر کيفيت و شرايط خشک کردن غلات اثرگذار باشد. حتي در صورتي که ميزان رطوبت هواي بيرون 100 درصد باشد، با 10 درجه گرمتر شدن هوا، ميزان رطوبت به نصف کاهش خواهد يافت. در اين صورت، هوايي گرم با رطوبت نسبي 50 درصد خواهيم داشت که شرايطي ايدهآل براي خشک کردن غلات است.اولين نکته مهم در رابطه با حرارت اضافي، اين است که هرچه هوا

گرمتر باشد، ميتواند رطوبت بيشتري را نگه دارد و هر اندازه رطوبت بيشتري در هوا حفظ شود، ظرفيت خشک کردن نيز افزايش مييابد.
انبارداران و کشاورزان بايد هوايي با درجه حرارت 15 تا 25 درجه سانتيگراد را به مخزن سيلو وارد کنند. هوايي با دماي کمتر از 15 درجه، پتانسيل کمتري براي خشک کردن خواهد داشت. در دماي بيشتر از 25 درجه نيز، جريان هوا قادر نخواهد بود افزايش دما را کنترل و مديريت نمايد. اين که کشاورز بتواند غله را در دماي 10 درجه سانتيگراد خشک کند، به ظرفيت گرمايي سيستم بستگي خواهد داشت. اگر اين سيستم قادر باشد تنها افزايش دماي 10 درجهاي را مديريت کند، به احتمال زياد در صورتي که دماي هواي بيرون 5 درجه سانتيگراد باشد، سيستمي ناکارآمد و بيفايده خواهد بود.
اگر کشاورزان زماني که دماي بيرون بسيار سرد است اقدام به افزودن گرماي اضافي به مخزن کنند، در اين صورت بايد دماي هواي ورودي به مخزن را در دماي 25 درجه نگه دارند. با وجود دماي دروني گرم و هواي بيروني سرد، احتمال چگالش و انجماد افزايش مييابد.
فَنها و هيترهاي گنجايشي گازي و بنزيني، براي خشک کردن غله در انبار بسيار کارآمد و مفيد هستند. بسياري از کارخانههاي توليدکننده اين فنها، هيتر را نيز در اين سيستم تعبيه مينمايند.
استفاده از گاز طبيعي، کمهزينهترين اقدام براي تأمين سوخت تجهيزات گرمايي است. پروپان، نيروي برق و گازوئيل، ديگر گزينههاي پيش رو هستند.
سيستمهاي هيدروليک نيز ميتوانند بهعنوان گزينههايي مناسب و مقرونبهصرفه براي توليد گرما در نظر گرفته شوند. در واقع بزرگترين مانع در استفاده از گرماي اضافي، بحث تأمين سوخت سيستمهاي توليدکننده گرماست.
هيترها بسته به موقعيت ميتوانند در راستا و يا در خلاف جهت فنها عمل کنند. هيترهاي قابل حمل نيز بسيار مورد توجه هستند.
علاوه بر اين موارد، خود کشاورزان نيز ميتوانند اقدام به راهاندازي سيستمهايي دستساز نمايند. تعداد قابل توجهي از اين سيستمها به خوبي کار ميکنند، اما بسياري از آنها را نميتوان به صورت تجاري به دست آورد. براي مثال، گروهي از کشاورزان در آمريکاي شمالي، يک سيستم گرمايي استخر شنا را دستکاري نموده و با تبديل کردنش به يک سيستم هيدروليک، آنرا براي گرم کردن انبار به کار گرفتهاند.
ايراد بيشتر سيستمهاي گرمکننده اين است که يا در حالت خاموش هستند و يا در حالت روشن و در واقع نميتوان تعيين نمود که در زماني خاص، دمايي خاص به انبار وارد شود. مزيت سيستم موجود در استخرهاي شنا اين است که ميتوان با کنترل آن، دماي ثابت و يکنواختي را به محفظه غلات وارد نمود.
انرژي مورد نياز براي خروج رطوبت از دانههاي غله، از سرعت جريان هوا و تفاوت دماي بين غلات و هواي موجود در محفظه تأمين ميشود. کشاورزاني که اقدام به تزريق گرما به هوا ميکنند، حداقل به سرعت يک فوت مکعب در دقيقه (CFM) به ازاي يک بوشل نياز خواهند داشت. در صورتي که سرعت پايينتر از اين ميزان باشد، ريسک گرم شدن دانه بدون خروج رطوبت از آن افزايش مييابد.
ظرفيت فَن و ديگر تجهيزات رايج تعيين خواهد کرد که آيا کشاورز بايد محفظه سيلو را به طور کامل پر کند يا خير. براي مثال، سرعت CFM بيانگر اين است که سيلو بايد تا نصفه پر باشد. در اين صورت، حجم زيادي از سيلو خالي باقي مي ماند که از طريق آن ميتوان اقدام به جمعآوري رطوبت اضافه نمود. در شرايطي اينچنيني، به امکانات تهويه بيشتري براي به بيرون راندن رطوبت اضافي نياز است.
در صورتي که ابعاد فن مورد استفاده، متناسب با ابعاد انبار تهيه شود، از فضاي انبوه اضافي در سيلو کاسته خواهد شد. البته در مورد سيلوهاي بسيار بزرگ، طراحي يک سيستم تهويه بزرگ که بتواند به سرعت يک فوت مکعب در دقيقه به ازاي يک بوشل برسد، کاري بسيار سخت است.
تعيين دقيق اينکه چه مقدار رطوبت را ميتوان از طريق تزريق گرماي اضافي به انبار از محفظه خارج نمود، کاري دشوار است. اين مسأله به عواملي از قبيل نوع غله، سرعت جريان هوا و فاکتورهايي ديگر بستگي خواهد داشت.
اما به طور اساسي، کشاورزان بايد غلات را مداوم به صورت چرخشي حرکت دهند تا رطوبت به طور يکسان از آن خارج شود. اگر جريان مناسب هوا و دماي مطلوب با هم ترکيب شود، سرعت اين فرايند به طرز چشمگيري افزايش خواهد يافت.

 

منبع ghalatnews